ای آسمانیتر از یک دل شکسته! دل مجنون را کدام آدینه، با ناز نگاهت مجنونتر میکنی؟ قصه غریبی است بی تو عبور کردن از دل جمعهها. میدانم میآیی نذر کردم، عطر تمام نرگسها را پیشکش نگاه خستهات کنم و به شقایقهای عالم بگویم دوستت دارم و انتظار ظهورت را میکشم مهدی جان
تو برای فرجت دست به دعا را بردار
شیعه را ورد زبان آمین است
در کوچه پس کوچه های عاشقی سراغ او را از عاشق دلداده گرفتم. انگار که منتظر بود با او سخن بگویم.
گفت: از کدامین دیاری؟ گفتم: نمی دانم، ولی عازم دیار دوستم. خنده سردی روی لبانش نشست و سرش را به طرف جاده ای که به نظر می رسید انتهایی ندارد چرخاند و پرسید: امید داری؟ با هراس گفتم: دارم. گفت: این جاده این امید را نمی پسندد.
گفتم: مگر این جاده چیست که یک عاشق نوپا را این چنین از آن می هراسانی؟ اصلاً مرا چه به این جاده!؟
گفت: مگر مقصدت دیار دوست نیست؟ مگر مأمن گل نرگس را نمی جویی؟ گفتم: مقصدم دیار دوست است و مأمن گل نرگس را هم می جویم. گفت: پس این تو و این جاده منتظران.
اشک از چشمانش سرازیر شد و گفت: اگر قصد این جاده را داری و امید و صبر آن را می خواهی، برای امیدش دو رکعت نماز انتظار را در هر غروب تنهایی سفارش می کنم و برای صبرش بدان «ان الله مع الصابرین» .
اینها را گفت و به طرف جاده حرکت کرد، دیگر او را ندیدم، انگار در جاده محو شده بود.
اَللّهُمَّ عجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج
به نام او که خالق یاس و نرگس است
یا رب المهدی بحق المهدی اشف صدرالمهدی بظهورالحجه
ای روح دعا سلام
مهدی جان هزاران بهار و خزان گذشت و نیامدی. سالهاست نگاهم پشت پنجرهای که متعلق به فرداست قاب گردیده و گرد و غبار هجران بر آن سایه افکنده، عمری است که برای آمدنت بیقرارم، یابنالزهرا ببین ثانیهها از هجر تو بغض کرده و به هقهق افتادهاند.ادامه مطلب...