تو خواهی آمد
نویسنده : همکاران دبستان پسرانه استقلال::
87/5/29:: 10:55 عصر
اکنون بامداد روزی است که میگویند تو خواهی آمد با کولهباری از بشارت و با گامهایی بلند و پرطنین و چشمهایی که همه کس را مینگرد و اندیشهای که آسمانی است و زیبا و تنها محرومان و مومنان به آن ایمان میآورند.
امروز، نه من که انبوهی از امیدواران چشم انتظار لحظهای هستند که عشق معنا شود و انسانیت تفسیر، زمانی که واژه نیاز را نمیشناسند و نیاز واژه نامانوس و مهجوری خواهد بود، هنگامی است که غم نمیتواند لشکر انگیزد و شادی خود را پنهان نمیکند.
امروز، روزی است که در تقویم ثبت نشده، ولی همه روزهای تقویم منتظر آن بودند، روزی که آرزوی همه پیروان ادیان است و برای رسیدن به این روز بیهمتا، همواره دست دعا بلند کردهاند و چشم به آسمان دوختهاند تا عشق خداوندی نازل شود و راه رهایی عیان گردد.
امروز جمعه، روز میلاد عشق و رهایی، روز مرگ ستم و شادی ستم دیده را همه دوست دارند، همه برای این روز دلهایشان را آذین بستهاند و سر تاقچه قلبشان گل نرگس نهادهاند و سفره مهمانی را گستردهاند تا مهمان جان راهی خانهشان شود و شرمندگی به بار نیاید.
اَللّهُمَّ عجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج
---------------------------------------------------
اصلاً نمیتونم کلمات و کنار هم بزارم، سخته... . از این ماه حرف زدن در حالی که کاملاً درکش نکردم، تمام طول سال منتظر مهمانی شعبان ... اما به محض ورود مهر سکوت بر لبانم نقاشی شده. دلم میخواد که...، اما نمیشه ...، چرا؟
اَللّهُمَّ عجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج
دلم از شادی گرفته، به امید وصال بیقرارم، اینبار فرق داره، تا حالا من به دنبال او.. اما الآن او میزبان...، نشستم منتظر کارت دعوت... . این خودخواهی نیست بعد از این همه یابنالحسن گفتن...، هیچی.
احساس میکنم قالب تنم تنگه شده، خفگی یه حسی شبیه به اون...، چرا هر وقت نوبت به من میرسه همه چیز... حتی خودم.ادامه مطلب...
---------------------------------------------------
قسمت اول از مقاله دوم
اصطلاح مشیاح (mashiah) در این مفهوم خاص معادشناختى در کتب مقدس عبرى یافت نمىشود . کتاب اشعیاى نبى باب 45، آیه 1; کوروش دوم پادشاه ایران را "تدهین شدهى" خداوند مىخواند زیرا به وضوح وسیلهاى برگزیده از جانب خداوند بود که اجازه داد تبعیدیان بنىاسرائیل از امپراطورى بابل به بیت المقدس باز گردند . چه بسا فرد با به کارگیرى اصطلاحات متاخرتر، از لحاظ فنى، در انتساب تاریخى رویدادها، دچار خطا شده، و متون مقدسى را که عصرى طلایى در آینده، گرد هم آمدن تبعیدیان، بازگشتخاندان داوود، بازسازى بیت المقدس و معبد حضرت سلیمان، دورهى صلح که در آن گرگ و بره کنار هم قرار مىگیرند و غیره را پیش بینى مىکنند به عنوان "مسیحا باورى" توصیف کند .
این گونه است که ماهیت مسیحا باورى در دورههاى رنج و نامیدى شکل مىگیرد و شکوفا مىشود . وضعیت موجود مطلوب، نیازمند منجى نیست اما باید تداوم یافته یا تجدید شود (مثلا با آیینهاى تجدید کنندهى دورهاى یا چرخهاى) . هنگامى که وضعیت موجود کاملا نامطلوب باشد، مسیحا باورى به عنوان یکى از پاسخهاى ممکن مطرح مىشود: اطمینان به یک نظم مطلوب طبیعى، اجتماعى، و تاریخى (و این اطمینان در اسرائیل بسیار قوى بود، زیرا مبتنى بر وعدهى خداوند بود که در زمرهى تعهدات ازلى وى جاى گرفته بود) که در افق آیندهاى آرمانى خود را نشان مىدهد . همان طور که در شرحهاى انجیل به وفور یافت مىشو، قبلا در دورانهاى مذکور در انجیل وضعیت موجود عموما نامطلوب تلقى مىشد (پادشاهان ظالم و گناهکار، تجاوزات دشمن، شکستها) و در نتیجه اندیشههاى مربوط به نظم آرمانى تحت فرمانروایى آرمانى خاندان داوود شروع به تبلور کرد .
با ویران شدن نخستین معبد سلیمان (587/586 پیش از میلاد)، تبعید بابلیها، و بازگشت متعاقب به سرزمین اسرائیل تحت فرمانروایى کورش، که "اشعیاى دوم" آن واقعه را به عنوان نظام مسیحایى گرامى داشته است، گرایش به نگاه به سوى کامیابى آینده شدت یافت . اما این نجات "مسیحایى" به یاس غمانگیزى تبدیل شد . آزار و اذیتشدید تحتحکومت آنتیوخس (1) چهارم (از 175 تا 163 پیش از میلاد) فرمانرواى سلوکیه در سوریه نیز منجر به ظهور امیدهاى مسیحایى مربوط به آخرت گردید، همانگونه که کتاب دانیال که تدوین آن عموما به همان زمان بر مىگردد گواه بر آن است . اما نجات بزرگ ناشى از پیروزى مکابیان نیز، در دراز مدت، به یاسى غمانگیز تبدیل شد .
---------------------------------------------------
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
---------------------------------------------------