داد معشوقه به عاشق پیغام که کند مادر تو با من جنگ ***
نگاه غضب آلوده زند بر دل نازک من تیر خدنگ ***
مادر سنگ دلت تا زنده است شهد در کام من و توست شرنگ ****
گر تو خواهی به وصالم برسی باید این ساعت بی خوف و درنگ ***
روی و سینه تنگش بدری دل برون آری از آن سینه تنگ ***
عاشق بی خرد ناهنجار نه بل آن فاسق بی عصمت و ننگ ****
رفت و مادر را افکند به خاک سینه بدرید و دل آورد به چنگ ***
قصد سر منزل معشوقه نمود دل مادر به کفش چون نارنگ ****
ازقضا خورد دم در به زمین و اندکی رنجه شد او را آرنگ ***
آن دل گرم که جان داشت هنوز اوفتاد از کف آن بی فرهنگ ****
از زمین باز چو برخاست، نمود پی برداشتن دل، آهنگ ****
آه دست پسرم یافت خراش! وای پای پسرم خورد به سنگ ****
از ایرج میرزا....
به یاد می آورم لحظه های فراز را که صدای او اعتبارم می بخشید و لحظه های نشیب را که اعتمادم به یاد می آورم افرای افراشته ای را به یاد می آورم مادرم را ...
مادرهستی ساز و نظم ده و مهر گستر است
ســـــــــــرچشمهء محبت و الطاف داور است
بهر صفا و لطف خـــــــــــدا عشق مظهر است
بعد از خـــــــدا به سجده بوَد زآنکه مادر است .
خداوند در جای جای قرآن کریم، به تکریم و احترام پدر و مادر و احسان به آنها سفارش و در مواردی، احسان به والدین را در کنار عبادت حق ذکر می کند.
ولی با همه این توصیه ها، در جایی که از زحمات آن دو یاد می کند، تنها از دشواری هایی که مادر تحمل کرده نام می برد و می فرماید:« ما انسان را سفارش کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، (خاصه مادر) زیرا مادرش (بار وجود) او را به سختی حمل کرده و به سختی فرو نهاده است.»
بله آن جا که سخن از سختی ها و زحمات است، خداوند نام مادر را به صورت مخصوص بیان می دارد تا بلندای حق او بر فرزند، آشکار گردد.